گوش کن ، دورترین مرغ جهان می خواند .
شب سلیس است ، و یکدست ، و باز
شمعدانی ها
و صدادارترین شاخه فصل ، ماه را می شنوند .
پلکان جلو ساختمان ،
در فانوس به دست
و در اسراف نسیم ،
گوش کن ، جاده صدا می زند از دور قدم های تو را .
چشم تو زینت تاریکی نیست .
پلک ها را بتکان ، کفش به پا کن ، و بیا .
و بیا تا جایی ، که پر ماه به انگشت تو هشدار دهد
و زمان روی کلوخی بنشیند با تو
و مزامیر شب اندام تو را ، مثل یک قطعه آواز به خود
جذب کنند .
پارسایی است در آنجا که تو را خواهد گفت :
بهترین چیز رسیدن به نگاهی است که از حادثه عشق تر است .
دوست گرامی : با تشکر از وبلاگ خوبت .
اگر به کارت اینترنت احتیاج داشتی یک سری هم به ما بزن !
لذت اتصال پرسرعت56K، ارزان، بدون اشغال ، بدون فیلتر و با پشتیبانی 24 ساعته را احساس کنید.
سلام همسایه
عالی بود... لذت بردم مرسی...
وتنهاتویی بامن ای خوبترتکیه گاهم ....
خوبه
لوگوی جوکنامه رو تو وبلاگت بذار
بای
سلام...وبلاگ نازی داری...موفق باشی
سلام
واقعا زیبا و عالی بود
به نوشتن ادامه بده
موفق باشی