ای همه آرامشم از تو پریشانت نبینم
چون شب خاکستری سر در گریبانت نبینم
ای تو در چشمان من یک پنجره لبخند شادی
همچو ابر سوگوار اینگونه گریانت نبینم
ای پر از شوق رهایی رفته تا اوج ستاره
در میان کوچه ها افتان و خیزانت نبینم
مرغک عاشق کجا شد شور آواز قشنگت
در قفس چون قلب خود هر لحظه نالانت نبینم
تکیه کن بر شانه ام ای شاخهء نیلوفرینم
تا غم بی تکیه گاهی را به چشمانت نبینم
قصهء دلتنگیت را خوب من بگذار و بگذر
گریهء دریاچه ها را تا به دامانت نبینم
کاشکی قسمت کنی غم های خود را با دل من
تا که سیل اشک را زین بیش مهمانت نبینم
زیبا بود
آخ آخ بد دردیه این ..........نمی دونم از اعصابمه یا نه!! ببخشید که به شعر شما ربط نداشت ...موفق باشی!!؟؟
من دانشجوی تاکستانم
خودم تهرانی ام
وبلاگت خیلی قشنگه
اگه میشه وبلاگ منو به لینکات اضافه کن
خیلی خوشحال میشم
سلام خوبی وب زیبای داری وقت کردی پیش من هم بیا
هیچی نمی گم . فقط .... بازم میام اینجا .
سلام
وبلاگ جالبی بود
امیدوارم در تمامی مراحل زندگی موفق باشی
به ما هم سر بزن
اگر مایل هستی لینک به لیک کنیم
سلام.قالب جدید مبارک!پس لینک من کووو؟!
درود ... متنی گیرا و دلنشینی دارید .. لذت بردم ......... خوشحال میشم شما هم دیداری از وبلاگم داشته باشین ... موفق و شاداب باشین .... بدرود
درود.
وبلاگ زیبایی داری...به همراه متون بسیار زیبا و دیبا.
در صورت تمایل به تبادل لینک لطفا به من خبر بده.
من آپ هستم.
خوشحال میشم که به من هم سر بزنی.
خوش باشی و موفق.
خدا حافظ.
سلام خوبی امید وارم که همیشه خوش باشی چه با من و چه بی من خیلی حالم گرفته اومد وب رو ببینم خیلی زیبا شده خدا نگهدار تو باشه
سلام٬امیدوارم خوب باشین ٬ من آپ کردم ٬ منتظرتون هستم ٬ در پناه آسمان ... bye bye honey